رمان تخیلی جهش در زمان پارت 97
رمان تخیلی جهش در زمان پارت 97
****
پارت نود و هفتم :
افسردی گرفته بودم. اگه کار اشتباهی بکنم چی؟ نکنه بین دو دنیا گیر بیفتیم.
-مرکا: نه بابا! از این خبرا نیست.
انتظارشو داشتم. برق خونشو خاموش کرد و گفت
-مرکا: خب بریم تو کارش؟
-نسترن: ب…بریم!
خیلی می ترسم. چه بلایی سرم میاد؟
-نسترن: هی!
-من: ها؟
جهش در زمان
in jokkade.ir
-نسترن: صد باره دارم صدات می کنم کر!
-من: ببخشید حواسم نبود.
-مرکا: خب بیا بشین رو این صندلی.
نگاهم به سمتش رفت. دم در اتاق ایستاده بود.
-من: اونجا؟
-مرکا: آره دیگه! اینجا بهتره.
به سمت اتاق حرکت کردم. تا چشمم به صندلی خورد آب شدم.
جهش در زمان
in jokkade.ir
**********